English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1202 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
color printer U چاپگر رنگی
confetti U کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
india paper U کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
loom drawing U [نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
ega U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
pastellist U پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
aligner U وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
enhanced U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
feeds U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
lasers U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
laser U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
random access U قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
spark printer U چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
prints U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
pigmental U رنگی
discoloration U بی رنگی
coloration U رنگی
dichromatism U دو رنگی
achroma U بی رنگی
dichroism U دو رنگی
hued U رنگی
achromatism U بی رنگی
achromatization U بی رنگی
achromatisation U بی رنگی
ingrain U نخ رنگی
trichromat U سه رنگی
achroma U بی رنگی مو
chromatic U رنگی
tinct U رنگی
chromaticity U رنگی
achromia U بی رنگی مو
trichromatism U سه رنگی
trichroism U سه رنگی
coloured U رنگی
colored U رنگی
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
colorant U مواد رنگی
colored pencil U مداد رنگی
colored glass U شیشه رنگی
vitta U نوار رنگی
opalescence U شیری رنگی
color camera U دوربین رنگی
stined glass U شیشه رنگی
oleograph U عکس رنگی
coloured cement U سیمان رنگی
photochrome U عکس رنگی
pigmentation U رنگی شدن
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
blacked U سیاه رنگی
blackest U سیاه رنگی
pencils U مداد رنگی
pencilling U مداد رنگی
dye stuff U ماده رنگی
pencil U مداد رنگی
dyestuff U ماده رنگی
lake U لاک رنگی
ocellus U حلقه رنگی
color trace recorder U رسام رنگی
cingulum U خط رنگی ومارپیچ
color television U تلویزیون رنگی
blacks U سیاه رنگی
unifiable U قابل هم رنگی
pallor U زرد رنگی
pastel U خمیرمواد رنگی
pastel U مداد رنگی
paraffin wax U موم رنگی
lakes U لاک رنگی
pigments U ماده رنگی
pleochroism U چند رنگی
polychroism U چند رنگی
pentachromic U پنج رنگی
kinemacolour U سینمای رنگی
heliochrome U عکاسی رنگی
heliochrome U عکس رنگی
blacker U سیاه رنگی
pigment cell U یاخته رنگی
pigment dye U ماده رنگی
pigment U ماده رنگی
photochromy U عکاسی رنگی
color graphics U گرافیک رنگی
color code U رمز رنگی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
chroma U مشخصههای رنگی
chromatic aberration U خطای رنگی
monotint U نگار یک رنگی
black U سیاه رنگی
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
monotint U عکس یک رنگی
chromophotograph U عکس رنگی
chromophore U گروه رنگی ملکول
figurine U مجسمه سفالین رنگی
technicolour U روش فیلم رنگی
figurin U مجسمه سفالین رنگی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
figurines U مجسمه سفالین رنگی
tetrachromatism U دید چهار رنگی
dyestuff U مواد رنگی و رنگرزی
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
minus color signal U پیام رنگی منفی
chromophore U عامل رنگی ملکول
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
simultaneous color television U تلویزیون رنگی همزمان
encaustic tile or brick U اجرکاشی هفت رنگی
composite color monitor U مونیتور رنگی مرکب
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
pool ball U هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
quercitron U نوعی ماده رنگی
color gate U دریچه پیام رنگی
orcin U ماده رنگی گلسنگ
color monitor U صفحه نمایش رنگی
conventionalization U هم رنگی با ایین و رسوم
indigotine U ماده رنگی نیل
purpurin U ماده رنگی روناس
crayons U مداد رنگی مومی
pullicate U یکجور دستمال رنگی
composite color signal U پیام رنگی مرکب
indigotin U ماده رنگی نیل
candy-striped U دارای نوارههای رنگی
ring tailed U دارای حلقههای رنگی در دم
neutral density faceplate U صفحه رنگی تلویزیون
crayon U مداد رنگی مومی
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
curcumin U ماده رنگی زردچوبه
safranin U ماده رنگی زعفران
pigmentary U رنگی رنگ دار
pigment U باماده رنگی رنگ کردن
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
pigments U باماده رنگی رنگ کردن
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
redorange <adj.> <noun> U رنگی میان قرمز و نارنجی
carmine U ماده رنگی قرمز دانه
Salmon <adj.> <noun> U رنگی میان صورتی و نارنجی
Tan <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و کرم
ocher <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و زرد
Rosewood U رنگی میان بنفش و قهوه ای
bacino U سفال لعاب دار رنگی
Redviolet U رنگی میان بنفش و قرمز
Pear <adj.> U رنگی مانند رنگ گلابی
Rosybrown <adj.> <noun> U رنگی میان صورتی وقهوه ای
Blueviolet <adj.> <noun> U رنگی بین آبی و بنفش
tone U [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
color contrast U تضاد رنگی در زمینه فرش
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
black will take no other hue U بالای سیاهی رنگی نیست
You have rubbed your coat against some wet paint . U کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
orthochromatic U شبیه عکسهای رنگی طبیعی
colored progressive matrices test U ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
lambrequin U نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
color graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
Christmas trees U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas tree U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
pigment U رنگ غیر محلول ماده رنگی
ocellus U خال رنگی که مانند چشم باشد
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com